رؤیای شهادت
نیمه شب «احد» از خواب پرید و مرا صدا زد و گفت:«بلند شو» گفتم:«چه شده؟» گفت:«الان در خواب دیدم که شهید شدهام و برایم یقین شد که من فردا شهید خواهم شد».
تا صبح بیدار ماندیم و مشغول دعا و راز و نیاز با خدا شدیم گویی در انتظار شهادت لحظهشماری میکرد فردای همان روز بال در بال ملائک به آسمان پرواز کرد.
شهید احد آقایاری
نوشته شده توسط محمد امیر حمیدی فر در جمعه 86/6/2 و ساعت 12:21 عصر | نظرات دیگران()